پرستاری از بیماران افسرده:
پرستار با بیماران افسرده در موقعیتهای مختلف مراقبت بهداشتی روبرو می شود .
به عنوان نمونه روانپرستار در موسسه های روزانه ، در بیمارستانهای روانی ، مراکز بهداشتی روانی سرپایی و بستری با مددجویان برخورد می کند .
پرستارانی که در بخشهای زنان و مامایی کار می کنند ، با مادرانی که بعد از زایمان دچار افسردگی شده اند.
و شوهران و زنانی که با واقعه تولد یک فرزند جدید مواجه شده اند ، روبرو می شوند.
.پرستارانی که در بخشهای داخلی و جراحی و یا در سازمانهای بهداشتی و یا در مطب پزشکان کار می کنند.
با بیمارانی مواجه می شوند که مسئله جسمی آنان ، ناشی از افسردگی و یا افرادی که افسردگی آنان ناشی از مسائل جسمی است؛
مانند حمله قلبی ، عود بیماری بدخیم ، از دست دادن عملکرد قسمتهایی از بدن ؛
پرستاران بخش اطفال با ناراحتی های کودک بیمار و افسردگی مادران و پدران که ناشی از بیماری فرزندانشان است ، روبرو می شوند .
بالاخره پرستار بهداشت جامعه با خانواده هایی که تلاش آنها به منظور سازش با بیماریهای جسمی و یا روانی سر و کار دارند .
بدون توجه به محیطی که پرستار در آن کار می کند ، وظیفه پرستار است که در کارکردن با بیماران افسرده فرآیند.
جامعی طرح ریزی نماید بطوریکه وضعیت سلامت جسمی ، روانی ، اجتماعی بیمار را در برگیرد.
بررسی و شناخت
بررسی و شناخت سیستماتیک از افسردگی شامل سه جزء فردی ، خانوادگی و جامعه می شود .
همه اجزاء با هم مرتبط و در عین حال محدوده خاصی دارند که باید در مرحله بررسی و شناخت بطور مجزا مورد ارزیابی قرار گیرند :
الف : بررسی و شناخت وضعیت بیمار
اطلاعات اساسی مورد نیاز شامل شناخت کامل وضعیت جسمی و بررسی و شناخت
وضعیت روانی در سه حیطه شناختی ، هیجانی و رفتاری است .
بررسی وضعیت جسمی بیمار
آیا نیاز به خواب افزایش یا کاهش یافته است ؟
میل بیمار به خواب و استراحت چگونه است ؟
آیا کاهش یا افزایش وزن داشته است ؟
آیا بیمار از یبوست و یا احتباس ادرار شکایت دارد ؟
آیا از احساس خستگی مزمن و کاهش انرژی شکایت دارد ؟
آیا بیمار می تواند نیازهای تغذیه ای خود را برطرف سازد ؟
آیا بیمار گزارشی در مورد افزایش یا کاهش تمایلات جنسی دارد ؟
آیا بیمار از نارحتی جسمی شکایت دارد ؟
آیا مبتلا به بیماری جسمی خاصی است ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ ، شدت و مدت ابتلا به بیماری مشخص شود ؟
داروهای مصرفی بیمار چیست ؟
بررسی وضعیت شناختی بیمار
طرز تفکر بیمار انتزاعی یا غیرانتزاعی است ؟
بیمار تا چه حد نتیجه گیری منفی از یک یا چند حادثه مجزا دارد ؟
آیا بیمار تمایل دارد که با عدم وجود دلایل کافی ، نتیجه گیری خاصی از موقعیتها داشته باشد ؟
آیا صحبت بیمار حاوی عقاید و ایده های مبنی بر درماندگی ، بیچارگی و بی ارزشی است ؟
آیا بیمار می گوید که قصد خودکشی دارد ؟ و یا اشتغال ذهنی در مورد افکار خودکشی دارد ؟
آیا بیمار احساس ثابتی از محدوده بدن خویش دارد ؟
هماهنگی بین نظر بیمار از خودش و ((من)) ایده آل چقدر است؟ احساس عزت نفس بیمار تا چه حد منطقی است ؟
آیا هذیان جسمی وجود دارد؟
اثر افسردگی بر عزت نفس بیمار چگونه است ؟ آیا احساس بی ارزش بودن را ابراز می کند ؟
بررسی وضعیت هیجانی
میزان خلق افسرده (خفیف ، متوسط، شدید) بیمار چقدر است؟
میزان حساسیت و تحریک پذیری بیمار در چه حد است ؟
آیا بیمار می تواند غرایز و عواطف خود را کنترل کند ؟
پرخاشگری بیمار بیشتر نسبت به خودش است یا دیگران ؟
آیا تحت تاثیر غرایز جنسی و پرخاشگری است ؟
آیا دلایلی مبنی بر اینکه بیمار بیش از حد سعی در کنترل کشش ها و تکانه ها دارد ، وجود دارد ؟
آیا بیمار می تواند تنهایی ویا با دیگران بودن را تحمل کند؟
بررسی وضعیت رفتاری و پرستاری از بیماران افسرده
آیا فعالیت حرکتی بیمار در مقابل محرکها زیاد است و یا فقدان عدم پاسخ دهی به کلیه محرکها وجود دارد ؟
واکنش واقعی بیمار نسبت به صدا ، نور و جامعه چگونه است؟
آیا شدت افسردگی در حدی است که از دیگران کناره گیری کتد.
آیا کناره گیری شکل سکوت مطلق را به خود گرفته است ؟
وضعیت بدنی بیمار چگونه است ؟ آیا سرش را پایین نگه می دارد و یا وضعیت جنینی به خود می گیرد ؟
آیا بیمار دچار بی نظمی حرکت یا افزایش حرکتی است ؟
عکس العمل های کلامی او چگونه است ؟
ب) بررسی خانواده
در برسی و شناخت خانواده زمینه های متعددی بعنوان نیاز ها ممکن است مشخص شود ،
هر یک از این نیازها نیز بایستی در آینده به طور عمیق تر بررسی شود تا خواست و پذیرش خانواده جهت مداخله و مناسب ترین نوع آن نیز تعیین گردد.
بیمار چه احساسی نسبت به اعضای خانواده خود دارد ؟
بیمار تا چه حد احساس می کند که انتظارات سایر اعضاء خانواده را بر آورده می کند ؟
برای ابراز هیجانهای منفی در نظام خانوادگی ،تا چه حد ارتباط باز وجود دارد ؟
آیا بیمار افسرده ، احساس حمایت از طریق سایر اعضای خانواده دارد؟
چه تغییرات یا حوادث مهم خانوادگی ممکن است عوامل در ایجاد افسردگی بیمار محسوب شوند ؟
واکنش افراد خانواده نسبت به احساس گناهی که توسط فرد افسرده بر انگیخته می شود ، چگونه است؟
الگوهای متقابل عملکرد در حد بالا یا پایین تا چه حد مشهود است؟
بیمار چه مسئولیتهایی را در قبال خانواده عهده دار بوده است
آیا بیمار نسبت به اعضای خانواده احساس گناه می کند ؟
ج) بررسی جامعه
آیا یک یا چند حادثه مهم در یک سال اخیر در زندگی فرد به وقوع پیوسته است؟
در صورت مثبت بودن ، ماهیت حادثه در رابطه آن با شروع علائم افسردگی چیست ؟
آیا بیمار نشان می دهد که تحت فشار ناشی از نقش اجتماعی است؟
در صورت مثبت بودن ، ماهیت فشار ناشی از آن نقش چیست ؟
وضعیت استخدامی و یا تعلیم و تربیتی بیمار چگونه است ؟
چه شبکه های اجتماعی و نظامهای حمایتی در زندگی فرد وجود دارد ؟
جنس ، سن ، نژاد و منابع مادی فرد چگونه بر منابع سازش وی اثر می گذارد ؟
مجادله فرد با سبک زندگیش چگونه است ؟
انواع روابط اجتماعی بیمار چگونه صرف می کند ؟
تشخیصهای پرستاری پرستاری از بیماران افسرده
تشخیص پرستاری در واقع معنی بخشیدن به اطلاعات حاصل از بررسی و شناخت است
و بخش مکمل فرآیند پرستاری است که پرستار توسط آن واکنشهای انسان را به مسائل بهداشتی بالفعل و بالقوه تعیین می کند .
در واقع تشخیص پرستاری ، اصلی است برای تجویز درمانهای مشخصیکه پرستار مسئول آن است.
تشخیصهای متعددی در خصوص بیماران افسرده مطرح است که به تعدادی از آنها اشاره می شود :
الف) توانایی بالقوه برای تخطی و آسیب رساندن به خود مربوط به ((خلق افسرده ، احساس بی ارزشی ، احساس درماندگی ، تفسیر نادرست از واقعیت .
ب) عزت نفس پایین مربوط به ((احساس طرد شدگی ، شکستهای متعدد، داشتن دید منفی از خود)).
ج) انزوای اجتماعی مربوط به ((خلق افسرده ، اختلال شناختی ، احساس حقارت )).
د) غم و اندوه مربوط به فقدان واقعی یا تصور هر چیزی که برای فرد ارزش دارد ، سوگواری بیش از حد احساس گناه )).
ه) تغییر تغذیه کمتر از نیاز بدن مربوط به (( از دست دادن اشتها ، کاهش انرژی تحریک بدنی ، ایده خود تخریبی )).
و) اختلال الگوی خواب مربوط به : (( اضطراب ، توهمات ، تفکر هذیانی ، تغییرات بیوشیمیایی)).
برآیند های مورد نظر (اهداف)
آنچه که برای بیمار انتظار اجرای آن را از شما دارد و مدت زمان انجام مراقبت ،
متغیرهایی هستند که در تعیین اهداف بکار می روند . تعیین اهداف برای بیماران افسرده به دلایلی چند مشکل است ،
اولاً آنان غالباً احساس می کنند که نمی توانند محیط خود را کنترل کنند ، آنها برداشت.
منفی از خود دارند و فکرمی کنند که توانایی و مهارت لازم را ندارند و بالاخره بیماران مبتلا به افسردگی شدید آنقدر دچار کندی روانی ،
حرکتی می شوند که صحبت کردن ، شرکت کردن در تنظیم اهداف بر ایشان بسیار مشکل است .
در نتیجه ضروری است که پرستاران اهداف منطقی برای بیماران افسرده در نظر بگیرند ،
در غیر اینصورت عدم موفقیت برای بیمار سبب نومیدی بیشتر ، احساس شکست و تقویت عزت نفس پایین بیمار می شود .
در خصوص تشخیصهای پرستاری فوق الذکر می توان اهداف ذیل را تنظیم نمود :
الف) بیمار در طول مدت بستری به خود آسیبی نرساند .
ب) بیماراحساس ارزشمندی و شایستگی کند و جنبه های مثبت خود و موفقیتهای گذشته و آینده را بیان کند .
ج) بیمار داوطلبانه وقت خود را با سایر بیماران و پرسنل و آشنایان در فعالیتهای گروهی صرف کند .
د) بیمار موقیعت خود را در هر یک از مراحل غم و اندوه شناسایی کند و رفتار طبیعی در مراحل غم و اندوه شناسایی کند و رفتارطبیعی در مراحل غم و اندوه را بیان کند.
ه) بیمار علائم و نشانه ای از سوء تغذیه نداشته باشد.
و) بیمار ظرف ۲۰ دقیقه به خواب برود و هر شب ۶ الی ۸ ساعت خواب غیر منقطع داشته باشد.